- تا طلوع -

- تا طلوع -

ویژه ی اشعار تقدیمی ی دوستان به من، و من به دوستان
- تا طلوع -

- تا طلوع -

ویژه ی اشعار تقدیمی ی دوستان به من، و من به دوستان

پیر من

در این دیر مرا
پیری‌است
که با واژه‌هایی ساده
مشق زیستنم می دهد  
و اعجاز آسمان را به زمین
نزدیک می کند

در این دیر مرا
پیری‌است
که تنها دوستی را می ‌شناشد و
تماشای  دشت شقایق‌های عاشق
هدیه سحرگاهانش
به  کودک دل است

به خلوت آدمهای لایق می‌بَرَدَم
به کنکاش شعرهای بالغ
به شناختن انگیزه‌های صادق...


در این دیر مرا
پیری است
که پیش آز آنکه خروس
به بیداری  بانگ برآرَد
توشه‌های بودن ایل را
راهی می کند
که می‌داند
فردا باید زنده بود....

راستی !
پیری چنین فرزانه را
حرمت‌
چه اندازه
باید گذاشت ؟
وآیا بالهای کوچک من
وسعت آسمانش را
پرواز
     می‌تواند....


پیشکش به  استاد "پژواره"
که چون پیری به گشایش،

راه را می نماید....

***

شاعر: استاد« احمد الماسی »

نظرات 1 + ارسال نظر
شیلا چابلی یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.shila49.blogsky.com

سلام
شعر زیبا وبا احساس را خواندم
مبارکتون باشه
تشکر از جناب استاد الماسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد